- ذات رجل (تُ رِ)
موضعی است به دیار عرب. مثقب عبدی گوید:
مررن علی شراف فذات رجل
و نکبن الذرانح بالیمین.
(معجم البلدان).
و ابن الأثیر در المرصع ذات رجل این شعر را گوید به دیار کلب در شام است، و نیز جایگاهی است به زمین بکر بن وائل. (المرصع). و یاقوت گوید: از ارض بکر بن وائل از اسافل حزن، و نیز محلی نزدیک یمامه. (المرصع)
مررن علی شراف فذات رجل
و نکبن الذرانح بالیمین.
(معجم البلدان).
و ابن الأثیر در المرصع ذات رجل این شعر را گوید به دیار کلب در شام است، و نیز جایگاهی است به زمین بکر بن وائل. (المرصع). و یاقوت گوید: از ارض بکر بن وائل از اسافل حزن، و نیز محلی نزدیک یمامه. (المرصع)
